هوای ابری...........

ساخت وبلاگ

پس از مدتها دوری برگشتم

با کلی دلتنگی

با کلی خستگی

و چه قدر در طی این مدت عزیز از دست دادیم

سرداری را از دست دادیم که داغش کمر یه ملت را شکست

سرداری که برای ما تنها یک سردار نبود

لشگر بود

پناه بود

علمدار بود ....

ندا را از دست دادیم

او را که شاید دیدارمان به سالی یک بار دیدن ختم میشود

اما مرگش به من فهماند هر چه قدر دور باشیم نبودن ها نزدیکمان میکند

به فهماند که خیلی زود دیر میشود

فهماند که باید قدر بدانیم 

دوست داشتن هایمان را

قلب هایمان را

و من چه قدر امشب دلتنگم

دلتنگ تمام کودکی هایم

دلتنگ روزهایی که هیچ چیزی را به اندازه ی عروسک هایم دوست نداشتم

حرف زیاد است

حرف از این چند وقت زیاد است

شاید زمان درمانشان کند

اما جراحتی که روی قلبم خورده است

شاید سال ها زمان بخواهد

قدر یک دیگر را بدانیم

آدمها خیلی زود میروند

خیلی زود

ببخشیم یک دیگر را

نکند روزی برسد که فاصله هایمان آننقدر زیاد شود

که دستمان به هم نرسد

 

یک پله تا خدا...
ما را در سایت یک پله تا خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3zahra1386c بازدید : 283 تاريخ : شنبه 2 فروردين 1399 ساعت: 23:32